مرتضی حسین زاده ...چرا «قائم» به این نام نامیده شد؟ فرمود: چون بعد از اینکه از یادها برود و بعد از مرتد شدن (روگردانیدن) اکثر قائلین به امامتش، قیام مىکند.
و «منتظر» نامیده شده؛ زیرا غیبتى طولانى براى اوست که افراد مخلص، منتظر ظهورش بوده و شککنندگان او را انکار کرده و کسانى که عجله مىکنند، هلاک مىشوند
الخرائج و الجرائح، ج3، ص: 1172
خداوند متعال در یکی از کتاب هایش چنین نازل کرده است : «بنده ام ! به حقّ خودم سوگند که من دوستدارت هستم . پس به حقّ خودم بر تو، سوگندت می دهم که مرا دوست بدار» . [إرشاد القلوب]
سخـاوتمنـد هرگز نیست تنهـا که تنـهایى نصیب دیگران است سخـى باشد قریـب رحمت حق به نزدیک بهشت و مردمان است
26 ـ صدیقُ الجاهِلِ فى التَّعَب
به نـادان مکـن دوستى ، چون تـو را گـدازد ز کـزدار خـود روز و شب بگفتـا علــ ى بن موسـى الـرضـا رفاقـت به نـادان غـم اسـت و تعب
27 ـ اَفضَلُ العَقلِ معرفَةُ الاِنسانِ بِربّه
ز خـاطر مـبر شـکـر یزدان پـاک که شـکـر نعـَم نعمـت افزون کنـد بهین دانش اى دوست، آن دانشى است که ات رهـبرى سوى بـى چـون کند
28 ـ مَن رَضى َ بالیَسیرِ مِنَ الحَلال خفّت مَؤونتهُ
رضـا بـاش بر داده کردگـار کـه خشنـودى از حق بوَد بندگى اگر شـاد گـردى به اندک حلال سبـک بـگـذرى از پل زندگـى
29 ـ مَن رَضى بالقَلیل مِن الرِزقِ قُبِلَ منه الیسیرُ مِنَ العمَل
کلامـى شنـو از شهنشاه طـوس ولـى ّ خـداونـد و سبـط رسـول چون بر رزق اندک رضایى ، خداى کنـد طـاعـت انـدکـت را قبول
30 ـ الصَّمتُ یَکسبُ المحبّةَ و هو دلیلٌ على کُلِّ خیرٍ
ز حسن خموشى و اوصاف آن چنین گفت شاه خراسان، رضا خموشـى به بار آورَد دوستـى شـود رهگشـاى همه خوبهـا
31 ـ مَن حاسَبَ نَفسَه رَبِحَ و مَن غَفَلَ عَنها خَسِرَ
تواى که دیده فرو بسته اى ز کرده خویش همیشـه زشتـى احـوال دیگران بینـى حساب نفس بداندیش کن که سـود برى شوى چو غافل از اعمال خود زیان بینى
32 ـ مَنِ اعتَبَرَ اَبصَرَ وَ مَن اَبصَرَ فَهِمَ و مَن فَهِمَ علِِمَ
امام راسـت کلامـى که مرد بـاتدبیر هزار نکتـه از آن یک کلام مى خـواند کسى که عبرت گیرد بسـى شـود بینا کسـى که بینــ ا گردد بفهمـد و داند
33 ـ افضَلُ المالِ ما وُقى َ به العِرضُ
توانـگر را بگـو امروز کـن ایثار سیم و زر که فردا سیـم و زر در اختیـار دیگـران باشد بهین مـال آن بوَد کان موجب حفظ شرف گردد اگر در راه دیگر صرف شد، حاصل زیان باشد
34 ـ المُؤمِنُ اِذا غَضِبَ لَم یُخرِجهُ غَضَبُهُ مِن حَقّ
سخنـى بشنـو از امـام غریـب تا شـود علم و دانشـت افـزون مـرد مـؤمن اگر به خشـم شود نـرود از طریـق حـق بیـرون
35 ـ المُؤمِنُ اِذا قَدرَ لَم یَأخُذُ اَکثَرَ مِن حَقّه
نکـته اى بشنـو ز فرزند رسـول آن که مـردم را امـام و پیشواست گـر که قـدرت دست مؤمن اوفتاد بیشتر از حـقّ خود هرگز نخواست
36 ـ النّظَرُ الى ذرّیّةِ محمّدٍ عبادَةٌ
بکـن عادت به کردار بزرگـان که نتوان کرد آسان ترک عـادت نظر کـردن به فرزنـد پیمبـر بوَد در پیش مرد حق، عبادت
37 ـ اِنّما الحِمیَةُ مِن الشَّى ءِ الاِقلالُ مِنهُ
شنـو از علـى بن موسى الرضـا کلامى که افزادیت عقـل و هـوش چو پرهیز خواهـى کنى از خوراک به کـم خوردن خوردنیهـا بکـوش
38 ـ لایَعدمُ العُقوبَةَ مَن اَدرَعَ بالبَغى ِ
گو به آن کس که ظلـم کرد فزون کـه عقـوبـت نـبـوده نشمـارد گـر بخـواهـد زیَـد به آرامـش کیـفـر روزگـار نــ گــ ذارد
39 ـ لاتَطلُبوا الهُدى فى غَیرِ القُرآنِ فَتَضِلّوا
بـگـفـتـا رضـا، ماه برج ولایت هدایـت مجـوییـد از غیـر قـرآن بـجـز راه قـرآن مـپـویید راهى کـه گـمراهى آخر بوَد حاصـل آن
40 ـ مِن عَلامةِ ایمانِ المُؤمِنِ، کِتمانُ السِّر و الصَّبرُ فى البأساء و الضرّاء و مُداراة النّاس
از عـلامـات مرد حق باشد رازدارى و صـبر بر سختى با مـدارا بـه مردمان پویـد راه آزادگـى و خـوشبـختى
محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده
گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا
آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است.
مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند
از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله،
صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.